سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : 90/3/9:: 12:41 صبح
نویسنده :
() نظر

 

ترس عجیبی منو گرفته نمی دونم چیکار باید کرد..!!؟؟ تاحالا به همچین مشکلی برخورد نکرده بودم...!!! خیلی میترسم...

بحثم سیساسیه (بیشترش به خاطر دینه وگرنه سیاست چیزه بیخودیه) حوصلشو نداری نیا ولی میدونم این درد و داری...!!!!


ناراحتیم بر میگرده به چند سال قبل وقتی که همه طرفدارش بودن من احساس نگانی میکردم نمیدمنم چرا ولی الان میفهمم.....

تو جریان فتنه پارسال درسته که مشخص شد قصد و نیت بعضیا چی بوده ولی بعضیا دیگه هم نمک رو این ضخم پاشیدن...(مثلا قبول کنین که وسط اون دعواها اگه یکی بیطرف آسیب دیده باشه ناخودگاه از جریان حاکم احساتنفر میکنه...) نظرم اینکه این دعوای دوسر باخت برا کشورمون بوده ....

نمی دونم به این بائر رسیدین که تشخیص حق و باطل خیلی سخت شده کشور و مردم دارن چوب نضاع یه عده ای رو میدن که تا دیروز حرفشون درد نون ملت بود اما حالا چی شده خدا میدونه...

آیا کسی میدونه قضیه چیه کی چی و میخواد کی با کی مشکل داره کی موافق نظامه کی مخالفه نظامه؟؟؟ همه دارن فقط دارن نگاه میکنن ببینن آخرش چی میشه و کی حقیقت و میگه...!!!؟؟؟

خدا رو شکر سایه رهبری بالا سرمون هست....و گرنه مارا ز اینان جز شر امیدی نبود!!!!

دوستان تکلیف ما چیه؟؟؟ آیا باید منتظر پیام رهبری باشیم تا به صحنه بیایم...!!!؟؟ یا این یه آزمایشه که باید خودمون ازش بگذریم...؟؟!!!

یاد حرفه یه بنده خدایی افتادم که میگفت امام عصر(عج) تا از ایمان و بصیرت شما اطمینان کسب نکنه نمیاد...

یه قول رهبر: ای مولای ما...صاحب این نظام تویی...صاحب این مملکت تویی..... کمکمون کن....

سایت تابناکم تحلیل جالبی کرده بد نیست بخونین

لینک خبر(کلیک کنید)

این روزها در همه محافل و رسانه ها صحبت از " جریان انحرافی " است . عبارتی که نام مستعار عده ای از افراد صاحب نفوذ و و وابسته یا عضو دولت است که برای خود کیسه ها دوخته اند و از ترویج انحرافاتی مانند تعیین زمان ظهور و جن گیری و رمالی ابایی ندارند و صد البته ،‌ شهد قدرت بدجوری به مذاقشان خوش آمده و از این رو ،‌آمده اند که بمانند  !

واقعیت این است که فضای سیاسی موجود در کشور در عین اینکه نسبت به دو سال پیش شفاف تر شده و مرزبندی ها مشخص تر گشته است ، اما متاسفانه باید بر این واقعیت تلخ اعتراف کرد که بوی خوشی از آن به مشام نمی رسد و رقابت های سیاسی می رود تا بار دیگر فضای حذف و طرد به خود بگیرد.

از یک سو عده ای با متهم کردن بلند پایه ترین و ارشد ترین مدیران اجرایی کشور به سوء استفاده های کلان مالی و اختلاس و انحرافات اخلاقی و جن گیری و مسایلی از این دست نسبت به تلاش باند انحرافی برای قبضه کردن قدرت و پیشبرد طرح های شوم خود هشدار می دهند و شب و روزی نیست که چند هشدار پشت سر هم در این باره صادر نشود و از سوی دیگر حامیان دولت با متهم کردن منتقدان به سنگ اندازی در مسیر خدمت رسانی دولت به مردم ، سهم خواهی سیاسی و اقتصادی و دیگر اتهامات مالی و سیاسی مشابه در تلاشند تا با این هجمه ها مقابله کرده و پشت حریف را به خاک بمالند.

مردم هم در حال تماشای این بازی هستند و اکثریت مردم بدون اینکه دلبستگی خاصی به این گروه یا آن دسته احساس کنند نگران آینده کشور و معیشت ، گرانی ، تورم و دیگر بلایای اقتصادی هستند که روز به روز بیشتر رخ می نماید و جمع کثیری از طبقه متوسط و ضعیف جامعه را به کام خود می کشد.

عده ای از مردم که وارد به بحث های سیاسی هستند می گویند که این دعواها طبیعی است و در آستانه برگزاری انتخابات مجلس نوعی " نطق کشی" سیاسی از حریف است تا "یک دفعه به سرش نزند "که همه کیک قدرت را برای خود بخواهد ، اما عده ای دیگر بر این باورند که در آخر این دعواهای سیاسی باید جنازه های بی شماری را از روی زمین جمع کرد و به قول معروف این دعوا صرفا انتخاباتی نیست بلکه عمیق تر است و در واقع دو جریان فکری-اعتقادی متضاد با یکدیگر به جنگ همدیگر آمده اند.

عده دیگری نیز می گویند که این اتهام ها و دعواها نشان می دهد بخش بزرگی از حرفها و انتقادهای اصلاح طلبان در جریان انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1388 علیه دولت نهم درست بوده است و اصولگراها در این دعوای سیاسی درون اردوگاهی بیش از همه به نفع اصلاح طلبان کار می کنند.

گفتنی است اصلاح طلبان و نامزد مورد حمایت آنها در جریان انتخابات خرداد 1388 دولت نهم را به پخش کردن پول بین اقشار مختلف مردم برای جمع کردن رای ، فساد مالی اطرافیان رییس جمهوری و مسایلی از این دست متهم کردند که این اتهامات در هفته های گذشته با صراحتی به مراتب بیشتر از سوی اصولگراهای منتقد دولت بیان شده است.

از نظر این عده بهترین کار در برهه زمانی کنونی برای اصلاح طلبان این است که بیرون این گود نشسته و فقط نظاره گر باشند تا دعوای قدرت در بین اصولگراها هر دو اردوگاه را تضعیف کند و آن وقت اصلاح طلبان به عنوان تنها نیروی سیاسی مستظهر به حمایت و پشتیبانی فعال قشرهای مهمی از جمعیت متوسط شهری می توانند در موقع مناسب با بسیج اقشار حامی خود وارد صحنه شوند.

عده ای دیگر نیز اصالتی برای این دعوای سیاسی قایل نیستند و بر این باورند که این جنگ زرگری است و از قبل برنامه ریزی و کنترل شده است تا رییس دولت را محترمانه از عرصه اجرایی کشور بیرون ببرد .

این عده مدعی اند که کفگیر طرح هدفمندی یارانه ها به ته دیگ خورده و دیگر دولت توان پرداخت یارانه نقدی به مردم را ندارد ، وضع تحریم ها هم که مشخص است از این رو باید راه فراری پیدا کرد و بهترین راه " کوک کردن سازها علیه رییس دولت " و زمینه سازی برای خلع وی از قدرت و انداختن گناه همه نابسامانی ها بر گردن اوست.

از نظر این عده این کار چند حسن دارد : نخست اینکه دل برخی از متنفذان مخالف رییس دولت را به دست می آورد ،‌دوم آن که طرح های دردسر دار چون پرداخت نقدی یارانه با رفتن رییس دولت موضوعیت خود را از دست می دهد و نهایتاً نابسامانی ها به گردن یک نفر انداخته می شود و با حذف وی از صحنه و یا حتی محاکمه او افکار عمومی تا حدودی آرام می گیرد.

از نظر این عده ، کوک شدن سازهای انتقادات شدید از دولت در رسانه های اصولگرای منتقد دولت در جهت اجرای این سناریو است به نحوی که انتقاداتی که پیش از این حتی می توانست هزینه هایی چون دستگیری و فیلتر و یا توقیف شدن رسانه ها را در پی داشته باشد این روزها آزادانه علیه دولت نوشته و گفته می شود و کسی هم مانع آن نمی شود.

در همین باره عده ای نیز بر آنند که خود احمدی ن‍ژاد برای فرار از پاسخگویی این بساط را به راه انداخته تا به جای آن که پاسخ اعمال و سیاست های خود را بدهد ،‌ در جریان یک جنگ سیاسی حذف شود تا بتواند مظلوم نمایی هم بکند.

در همین حال ،‌سخنان برخی سیاسیون مبنی بر این که فتنه ای بزرگ تر از ماجراهای بعد از انتخابات در راه است ،‌ این نگرانی را به وجود آورده است که نکند درگیری های خونین خیابانی در انتطار مردم باشد و بار دیگر خون های زیادی بر سنگفرش خیابان ها ریخته شود تا عطش زیاده خواهی مستأجران خانه قدرت که می کوشند صاحبخانه آن باشند ،‌ بر طرف شود!

به هر روی غرض از نوشتن صریح این وجیزه این بود که مسئولان بدانند در لایه های اجتماع و حرف های درگوشی و محفلی مردم چه می گذرد و در حالی که گروه های سیاسی درون نظام برای هم شاخ و شانه می کشند ببینند که جلوه بیرونی رفتارهای آنها در میان افکار عمومی و مردم به چه صورت است.

این حرف ها و تحلیل ها و گفته ها کار استکبار جهانی و ایادی داخلی آنها نیست بلکه حرف های مردم عادی و ساده در کوچه و بازاراست که نیم نگاهی نیز به وضعیت سیاسی کشور دارند و دغدغه خود و آینده کشور و ملت را داشته و از آینده و تاثیرات مخربی که بالا گرفتن دعواهای سیاسی می تواند داشته باشند ، بیمناک اند.

پس آقایان سیاسی و مسئول!
کمی به خود آیید و برای مصالح بزرگ تر و مهم تر این دعواها را کنار بگذارید و لااقل فتیله آتش نزاع را کمی پایین بیاورید چون دود این چراغ اول به چشم خودتان و بعد به چشم همه مردم و کشور خواهد رفت. دنیا دارد به تاخت ،‌جلو می رود و ما ... !

 



کلمات کلیدی : شعر
آخرین مطالب